My journey

دانشی که به خرد منتهی نمی شود

يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۵۲ ب.ظ
می خواستم یک بخش هایی از کتاب فرنی و زویی از جی دی سالینجر رو اینجا بنویسم که هفته پیش خوانده بودمش. تا یک جاهایی هم نوشتم.بعد که خوب با خودم فکر کردم دیدم بازنوشتن متنی که در حال حاضر هم در فضای اینترنت موجود است چندان فایده ای ندارد.این شد که تصمیم گرفتم در مورد خودم و کتاب بنویسم.

گمانم اوایل تابستان بود که در وبلاگ امروز لی لی چی می خونه کتاب فرنی و زویی رو دیدم و اسمش رو توی لیست کتاب های منتظر خرید نوشتم.یکی دو باری هم از کتابفروشی ها سراغش را گرفتم تا اینکه دو هفته پیش پیدایش کردم و خریدم.

فرنی و زویی را دوست داشتم.جدای از عنوان کتاب؛ خود فرنی با آشفتگی های روحی و ذکری که زیر لب می خواند و برادرش زویی که به قول مادرش امان از وقتی که از کسی خوشش نمی آمد و صمم بکم می نشست را دوست داشتم. اواسط خواندن کتاب چیزی مرا به یاد بخشی از داستانی که سالها قبل وقتی دوران دبیرستان ویژه نامه نسل سه روزنامه جام جم را می خواندم می انداخت.اسم کتاب هم یادم بود.بالا بلندتر از هر بالابلندی. سرچ که کردم متوجه شدم اون داستان بخشی از دوران کودکی همین فرزندان خانواده گلس و مشخصا دیالوگ زویی در برنامه کودک دانا بود که می گفت چه خوب است که همه خانه ها شبیه هم باشند و آدم اشتباهی وارد خانه دیگری بشود و کنار آدم های اشتباهی شام بخورد.

بعد از خواندن کتاب با فرنی موافق بودم که دانشی که قرار نیست به خرد منتهی بشود فایده ای ندارد.گاهی فکر می کنم وقتی خواندن کتاب تغییری در نگرش و رفتار انسان ایجاد نکند چرا اصلا باید خواند؟ کسی را می شناسم که اولویت اول و آخرش خواندن کتاب های مورد علاقه اش است و بعد از چهارسال من که متوجه حتی یک اپسیلون تغییر در رفتار و گفتار و تعاملش نشده ام.البته خواندن کتاب درست که مهمترین نکته در بازکردن افق های ذهنی هر فردی است در این مورد اتفاق نمی افتد و همانقدر از آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز شگفت زده می شود که از کتاب های بهاره رهنما!

فضای کتاب و رابطه بین اعضای خانواده گلس رو اونقدر دوست داشتم که سراغ فیلم پری مهرجویی رفتم تا ببینم نوع ایرانی این کتاب و این خانواده چطور است.تم اصلی فیلم و شخصیت ها و دیالوگها دقیقا همان بود از نوع ایرانی و اسلامی.پری تندخو تر و عصبی تر آشفتگی های روحی اش را نمایش می داد و داداشی ملایم تر از زویی سعی در کمک کردن به خواهرش داشت.در حالت کلی از خواندن کتاب و دیدن فیلم لذت بردم و تصمیم گرفتم باقی کتاب های سالینجر را هم بخوانم.

پی نوشت:
من ترجمه علی شیعه علی و زهرا میرباقری از انتشارات سبزان رو گرفته بودم که به نظرم چندان روان نبود.



۹۶/۰۸/۱۴
آمنه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی