وبلاگ نویسی
چند وقت پیش که صحبت از وبلاگ و وبلاگ نویسی و دنیای مجازی شد برادرم با تاکید می گفت که وبلاگ ها مانند کوچه های خلوت و متروکه ای شده اند و دیگر کسی نه وبلاگ می نویسه و مخاطبی اون ها رو می خونه.می گفت بهتر است نوشته هایمان را در تلگرام منتشر کنیم.کانال بزنیم و گروه و مخاطب هم که همیشه در دسترس است.
اوایل حذف و کمرنگ کردن اکانت های شبکه های اجتماعی بودم و در وب گردی هایم تعدادی وبلاگ دیده بودم و همچنان در حال جستجو بودم.با این حال مخالف نوشتن حرف ها در فضایی مانند تلگرام بودم و بهرحال تجربه نشان داده که هر اپی از این دست آمده و رفته حتی اگر مدت ها دوام آورده باشند.بنابراین با تمام شدن عمر این پلتفرم ها؛عمر نوشته های ما هم تمام می شوند.ناگفته هم پیداست که وب و وبلاگ نویسی همچنان در درسترس ما خواهند بود و معتقد هستم که نوشتن با صیر و حوصله در وبلاگ همونقدر که کمک می کنه پایدار و جدی بنویسیم ما رو از شتاب زدگی و خلاصه نویسی و بی صبری مختص به شبکه های مجازی نجات میده.
گرچه معتقدم که هر نوشته ای که حرفی برای گفتن داشته باشد مخاطب خودش رو پیدا می کنه.حالا چه در تلگرام و چه در وب.با این حال جنس مخاطب ها کمی تفاوت خواهند داشت.حداقل در این دوره ای که دسترسی آسان و با یک تاچ و دو تاچ می شه به هر نوشته ای دسترسی داشت و حتی شده گذرا چند کلمه اش رو خوند؛مخاطبی که جستجو می کنه.زمان اختصاص میده و با حوصله مطلبی رو می خونه حتی اگر یک نفر باشه میشود گفت که مخاطب رو یافته ایم.
گرچه گاهی جنس این دلنوشته ها و مخاطب اون خود ما هستیم و برای به یاد آوردن و از یاد نبردن و فکر کردن و حتی غر زدن با خودمون هست و لزوما حرف و یادداشتی خطاب به خواننده نیست.
این روزها بیشتر وب گردی می کنم و بیشتر وبلاگ می خوانم و از نوشته ها لذت می برم و به گمانم که من هم دنیای خودم رو پیدا کرده ام و دوستانی که دغدغه های ارزشمندی دارند و تمرین می کنند تا در هیاهوی خلاصه نویسی و لایک و گذرا بودن و دریافت بیشتر از فرصتی که برای تحلیل دارند؛ گم نشوند.